منوی اصلی

غروی، عبدالحسین

اعضای اولین دوره

در سال 1328 ه ق، در (شهر نجف اشرف) و جوار بارگاه ملکوتی امیر مؤمنان کودکی دیده به جهان گشود که نامش را عبدالحسین نهادند، وی ایام کودکی را در آن شهر سپری ساخت و در شش سالگی وارد مدرسه علوی در نجف اشرف شد. عبدالحسین بعد از گرفتن گواهی نامه ششم ابتدائی بود که پا به مدرسه دینی نهاد و چنانچه خود می گوید:

«پدرم از تبریز نوشت خوب است ایشان همان روش آباء و اجداد خود را پیشه کند و به تحیل علوم دینی بپردازد.

سفارش پدر بزرگوارش او را مصمم ساخت و تصمیم گرفت و در نجف کنار بارگاه ملکوتی حضرت امیر المؤمنین (علیه السلام) دروس حوزوی را آغاز کند. عبدالحسین بعد از تحصیل دروس مقدماتی، قوانین را در محضر آقا شیخ حسین اهری، و مقداری از مکاسب را در محضر مرحوم شیخ ابوالحسن مشکینی صاحب حاشیه بر کفایه خواند و جلد اول کفایة الاصول را در محضر آیت الله محمد باقر زنجانی فرا گرفت.
خاندان

آیت الله عبدالحسین غروی بیش از سیصد سال از بزرگان و علما بودند و در منطقه انزاب نام آشنایی داشتند. انزاب منطقه ای بین تبریز تا دو فرسخی سلماس را گویند. سرزمین بسیار وسیع و مهمی که مردمان فهمیده و عالمان بزرگی داشته و دارد و جد بزرگ ایشان سیصد سال پیش امام جمعه خامنه بوده است. پدر آیت الله غروی نیز از علمای بزرگ بود چنانکه استاد محمد شریف رازی در مجموعه گنجینه دانشمندان درباره پدر آیت الله غروی می نویسد : «ایشان پس از تحصیل و فراگیری علوم حوزوی در تبریز به نجف اشرف مشرف می شود و در آنجا از محضر بزرگانی همچون مرحوم سید یزدی صاحب عروة الوثقی، مرحوم شریعت اصفهانی و آخوند خراسانی بهره می برد و مورد لطف و توجه آن بزرگان قرار می گیرد اجازاتو تقریرات خوبی از آنان داشت.»

از آیت الله شیخ مرتضی چهرگانی سه فرزند به نامهای عبدالحسین، محمد حسین، غلامعلی به یادگار مانده است.
هجرت از نجف به تبریز

عبدالحسین پس از سالها تحصیل و خوشه چینی در نجف اشرف از محضر بزرگان، بنا به امر پدرش در سن 22 سالگی عزم سفر به تبریز کرده راهی ایران می شود. وی در این مورد می گوید : «مشغول تحصیل بودم که مرحوم والد نوشت برای دیدار چند صباحی به تبریز بیایید»

عبدالحسین برای دیدار و صله رحم به تبریز می آید و این نظر جاری بود که ایران در آستانه تحولات قرار داشت و مرزها به دستور رضا خان بسته می شود. ایشان دیگر نمی تواند به نجف برگردد و به همین جهت اقامت وی در تبریز طولانی می شود. ایشان سه سال در تبریز از فیوضات آیت الله العظمی ابوالحسن انگجی بهره مند می گردد.
هجرت به قم

آقا عبدالحسین در سال 1353 هجری قمری در سن 25 سالگی وارد شهر مقدس قم شد. جلد دوم «کفایة الاصول» را در محضر مرحوم آیت الله میرزا محمد همدانی که یکی از مدرسین برجسته آن زمان بود فرا یم گیرد و بعد از اتمام سطح در درس خارج مرحوم آیت الله العظمی حائری و مرحوم آیت الله العظمی سید محمد حجت شرکت می کند. عبدالحسین به مرحوم شیخ عبدالکریم حائری ارادت خاصی داشتند و از او به عظمت و بزرگی یاد می کردند و بقاء حوزه را مرهون زحمات حاج شیخ و عظمت او می دانست بعد از ارتحال حاج شیخ عبدالکریم در سنه 1355 حوزه به همته آیات ثلاث از جمله آیت الله العظمی سید محمد حجت از گزند حوادث مصون مانده عبدالحسین سالها در محضر پر فیض این عالم جلیل القدر تلمذ نمود و ارادت زیادی به حضرت ایشان داشت.

شیخ عبدالحسین بعد از 12 سال تحصیل در سطوح عالیه حوزه علمیه قم به درجه عالیه اجتهاد نائل گشت.
هجرت به تبریز

آیت الله غروی در سال 1363 هجری قمری در سن 34 سالگی به تبریز مراجعت نمود و در شهر تبریز رحل اقامت گزید و به رسالت الهی خود از جمله تدریس، امامت جماعت و عظ و تبلیغ وتعلیم و ارشاد و اهتمام به مباحث اخلاقی و تربیتی و علاوه بر اینها به تدریس فقه و اصول می پردازند.
دلداده اهل بیت (علیهم السلام) آیت

آیت الله غروی در عشق به اهل بیت ذوب شده بود و دین و سیاست و تولی و تبری در رفتار و گفتار ایشان متجلی بود زمانی که سخن از فضائل اهل بیت (علیهم السلام) می گفت و به نام حضرات معصومین (علیهم السلام) می رسید احساس می شد که در درون این مرد الهی غلیان عجیبی ایجاد و اشک از چشمان نورانی و ملکوتی اش سرازیر می شد گریه همراه با تبسم ایشان آنقدر زیبا و قشنگ بود که هر بیننده را با آن اقیانوس ادب و معرفت نزدیک می ساخت به همین نسبت نزدیک با خاندان رسول خدا بود که گاهی می گفت : «حضرت فاطمه معصومه (س) خیلی مهمان نواز است ما باید خود را لایق مهمانی ایشان کنیم و الله با اینکه تعداد ما در زمان طاغوت 530 نفر بود و تحت فشار پهلوی هم بودیم اما دلخوش بودیم که الحمد لله در جوار حضرت معصومه (س) هستیم. من به همه آقایانی که در قم تشریف دارند تبریک عرض می کنم که در عش آل محمد هستند.»
یار دیرین امام (قدس سره)

آیت الله غروی یکی از یاران و همراهان امام و پشتیبان نظام و انقلاب اسلامی بود. این حمایت آنقدر قوت داشت که از مشاهده آن روحانی فرزانه شهید صدر به ذهن تداعی می کرد (ذوبوا فی الامام الخمینی کما ذاب هو فی الاسلام) وی در مورد امام می فرمود : «امام به قدری بزرگوار بود که در یک جمله عرض می کنم من در حدود ده سالی که با ایشان معاصر بودم و حتی دوستان نمی دانستیم که ایشان شعر می گوید. عصرهای پنجشنبه در مدرسه فیضیه درس اخلاق می گفتند و به احترام مرحوم حاج شیخ بر روی منبر نمی نشستند حتی بازاریان قم هم در درس اخلاق ایشان شرکت می کردند. اما با آن عظمتشان خیلی هم ظریف بودند و در عین اینکه با وقار بودند موقع مناسبش شوخی هم می کردند، واقعا وفات ایشان ضایعه بود.»
نا گفته ها

آیت الله غروی همیشه توصیه می کرد که قدر این نظام و ولایت را بدانید و برای احیاء تمامی ارزشهای والای الهی انسان تلاش کنید وگرامی داشت یاد امام و شهیدان و ایثارگران را از شعائر بزرگ الهی می دانستند و می فرمودند : «من بسیار متأسفم و گلایه مندم از کسانی که امروز نسبت به این عظمتی که برای اسلام و روحانیت پیش آمده بی تفاوتند، آنان که آن روزهای سخت و طاقت فرسا را دیده اند باید قدر این روزها را بدانند بر این نعمت بزرگ خدا را شکر کنند امام خمینی (قدس سره) با یاران ایثارگر و مجاهدش ما را از ذلت و بدبختی نجات دادند. آیا نباید از چنین پاکانی سپاسگذار باشیم و بر چنین نعمتی شکرگزار ؟ با تساهل در حفظ این نعمت کفران نعمت نکنیم.»

آیت الله غروی می فرمودند علما و روحانیت برای اسلام خون دادند، خون دل خوردند این همه شهداء، باید قدر این حرکت را بدانید. در این نهضت امام عظمت اسلام و مسلمین نمایان شد انسانهایی به کمالات رسیدند اینها افتخارات اسلام هستند : شهداء عالم را می بینند و ما نمی بینیم.
روزگار جهاد ومبارزه

در زیر اکثر اعلامیه ها و تلگرافهای سالهای حساس انقلاب قبل از 1342 و بعد امضای آیت الله غروی دیده می شود و ایشان یا به قلم خود و یا زیر نظر و توجه ایشان متن اعلامیه ها و تلگرافها تنظیم می شد و نام آیت الله غروی برای همه مبارزین خط مقدم اسلام نامی آشناست. ایشان در مبارزات مردم تبریز به همراهی بزرگان دیگر همچون آیةالله قاضی طباطبائی و آیة الله سید محمد انگجی و آیة الله میرزا عبدالله مجتهدی). شرکت فعال داشت.
مبارز آگاه

همچنان که آیةاله غروی در فعالیت های مبارزاتی و سیاسی پیشرو بودند در مبارزه با الحاد و القائات و رد شبهات نیز سهم بسزایی داشتند، و در کتاب مفاخر آذربایجان آمده زمانی که کسروی با دین و مذهب به نبرد برخاسته بود معظم له از جمله کسانی بود که به رد گفته های او پرداخت که بعدها به نام کتاب اسلام و شیعه به چاپ رسید.

آیةالله غروی نمونه ای از ماعت طبع و بزرگواری بود با آنکه خیلی سختی و بی مهری و فشار کشیده بود اما با این حال همچنان مقاوم و بردبار بود و این منش و رفتار الهی را سفارش و در این جهت آیةالله شربیانی را مثال می زد. در ماه رمضان شخصی پاکتی به ایشان می دهد آن مرحوم متوجه محتوای پاکت نمی شود در منزل پاکت را باز می کند می بیند محتوال پاکت مقداری پول است از طرف استانداری (رژیم سابق) از فرط ناراحتی تا صبح نمی تواند بخوابد، فردای آن روز پاکت را به فرد موثقی می دهد که تحویل استاندار بدهد .
آیةالله غیبت

آیةالله غروی از دوران گذشته خود خاطرات تلخ و شیرین دارد و این بار به خاطرات دوستان خود می پردازد. تبریز در زمان وفات آیةالله العظمی آسیدابوالحسن اصفهانی در حدود 80 نفر عالم داشت که فقط 5 نفر آنها در ثم تحصیل کرده بودند که ما بقی تحصیل کرده نجف اشرف بودند در حال حاضر یک نفر از آن طلاب اهل نجف در تهران ساکن است و دومی بنده هستم و بقیه همگی مرحوم شدند به همین جهت است می گویم در تبریز غریب هستم .
آیةالله غروی و ولایت

آیةالله غروی از رهبر معظم انقلاب به عنوان پاسدار دین و فقاهت و سلاله حضرت فاطمه علیها سلام یاد می کرد و می فرمود:

«نجات دهنده اسلام امروز ایشان هستند».

بعد از ارتحال حضرت آیةالله اراکی، آیةالله غروی از جمله علمایی بودند که در تأیید مرجعیت آیةالله خامنه ای نامه نوشتند و مسائل اجتهاد و ولایت را مطرح نمودند و لزوم مراجعه امت حزب الله در مسأله تقلید را به ایشان تأکید نمودند. رهبر معظم انقلاب نیز علاقه و ارادت زیادی نیست به آیةالله غروی داشتند و در همین اواخر سال 1371 که به تبریز تشریف آورده بودند جهت دیدار به منزل آیةالله غروی رفته بودند.

آیةالله غروی در همه تند بادهای روزگار پناهگاه و پشتیبان امت حزب الله تبریز بودند و در طول هشت سال دفاع مقدس، تقویت کننده رزمندگان و مخصوصا لشکر همیشه پیروز و خط شکن 31 عاشورا بودند و با آن کهولت سن در مراسم های سپاه و بسیح و اعزام حضور می یافتند.

آیةالله غروی حدود دو دوره در مجلس خبرگان حضور داشتند و تا آخذ عمر شریفشان امام جمعه موقت شهر تبریز بودند.
اجازات

آیةالله غروی اجازات اجتهاد از اساتید معظم خود از جمله مرحوم آیةالله العظمی آقا ضیاءؤالدین عراقی، مرحوم آیةالله العظمی آقا سید ابوالحسن اصفهانی، مرحوم آیةالله العظمی آقا سید محمد حجت کوه کمری (رضوان الله تعالی علیهم) دریافت کرد.
آثار

از آیةالله آقا شیخ عبدالحسین غروی آثار گوناگونی به اقتضای زمان به جای مانده که عبارتند از:

1 - کتاب اسلام و شیعه به زبان فارسی مطبوع در تبریز در سال 1363 قمری.

2 - کتاب تقریرات افادات مرحوم آیةالله العظمی حجت.

3 - اصول و فقه.

4 - مصلح جهانی یا مهدی موعد (عج).

5 - اخلاق .
عروج

این عالم ربانی و فقه صمدانی پس از عمری نزدیک به یک قرن خدمت و جهاد و مبارزه و سیر و سلوک الی الله و تدریس و پرورش انسانهای عالم و دانشمند و کمک به حوزه های علمیه و تقویت مساجد و محافل فرهنگی و دینی در بامداد روز چهارشنبه 20 آذر 1373 هجری شمسی مطابق با هفتم رجب 1415 هجری قمری بر اثر سکته قلبی در سن 87 سالگی در بیمارستان امام خمینی تبریز دار فانی را وداع گفت و به ملکوت اعلی پیوست.

با ارتحال جانگداز این فقیه جلیل القدر شهر تبریز روز چهارشنبه یکپارچه تعطیل شد و مردم در تکایا و محلات و خیابانهای اصلی شهر به عزاداری پرداختند. از طرف نمایندگی ولی فقیه و امام جمعه و استانداری آذربایجان شرقی با صدور اطلاعیه ای به مناسبت وفات آیةالله حاج شیخ عبدالحسین غروی روز چهارشنبه را در استان آذربایجان شرقی تعطیل و به مدت سه روز عزای عمومی اعلام کردند، پس از مراسم تشییع آن عالم فرزانه پیکر مطهرش به شهر مقدس قم انتقال یافت و در قبرستان وادی السلام به خاک سپرده شد.

مراسم های مختلفی در تبریز و قم و تهران و شهرهای دیگر برگزار شد و از آن عالم الهی تجلیل به عمل آمد و همچنین از سوی رهبر معظم انقلاب حضرت آیةالله خامنه ای به مناست ارتحال آن عالم فرزانه پیام تسلیتی صادر شد که با درج آن پیام این گفتار مختصر پایان می یابد:
پیام رهبر معظم انقلاب

بسمه تعالی

حضرت آیةالله شیخ مسلم ملکوتی امام جمعه محترم تبریز.

خبر رحلت آیةالله حاج میرزا عبدالحسین غروی (رحمةالله علیه) موجب تأثر و اندوه اینجانب گردید ایشان یکی از علماء بزرگ تبریز و از یاران و از دوستان صمیمی این جانب بودند فقدان ایشان بی شک ضایعه ای بزرگ است، اینجانب رحلت آن بزرگوار را به همه مردم مؤمن و غیور و هوشمند و همیشه در صحنه آذربایجان و شهر پیش رو و مقاوم تبریز خصوصا به علمای اعلام روحانیون و فضلای آن خطه علم پرور بالاخص به برادر محترم و خانواده معلم ایشان تسلیت می گویم و رحمت و فضل الهی را برای ایشان مسئت می نمایم.

سید علی خامنه ای

24 / 9 / 1373.

دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری

دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، نهادى است قانونى که زیر نظر هیأت رئیسه مجلس خبرگان، اداره می ‏شود و براى انجام مأموریت ‏ها و مسئولیت‏ ها و تنظیم امور مربوط به مجلس خبرگان، تشکیل می گردد. ادامه
مراکز مرتبط

- پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری
- پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری
- مركز تحقيقات علمی حكومت اسلامى
- پایگاه اطلاع رسانی شورای نگهبان
راه های ارتباطی / شبکه های اجتماعی

شماره های تماس: 02537741322
ایمیل: info@majleskhobregan.com
فکس: 02537741323